در آستانه ۲۱ شهریور ماه روز سینما مطرح شد:

یک اخطار جدی برای آینده سینمای ایران

یک اخطار جدی برای آینده سینمای ایران

به گزارش لباس دونی، یک کارشناس بین المللی سینما با بیان اخطار و ابراز نگرانی نسبت به حذف سینمای ایران از جشنواره های خارجی بیان نمود: کنترل کردن سینما بخصوص در سالهای اخیر، نتیجه عکس داده و به رشد زیرزمینی فیلمها منجر گردیده است. این روند اگر بدون درک خصوصیت های نسل جدید فیلمساز ادامه پیدا کند، محتوم به شکست خواهد بود.


به گزارش لباس دونی به نقل از ایسنا، سینمای ایران که در چند دهه گذشته با فتح جایزه هایی مهم از رویدادهای معتبر سینمایی دنیا بر اعتبار دیرین خود بیشتر از پیش افزوده بود، در یکی دو سال قبل روندی کاملا نزولی را در پیش گرفته است. در این زمان باآنکه تعدادی فیلم از کارگردان های شناخته شده ایرانی در جشنواره های بین المللی حضور داشتند و جوایز ارزشمندی هم کسب کردند اما آن چه بعنوان جریان رسمی سینمای ایران شناخته می شد، حدودا درحال حذف از عرصه بین المللی است.
ریشه یابی این مساله به علل مختلفی می رسد که یکی از مهم ترینِ آنها توقف ساخت فیلمهای با کیفیت و غیبت فیلمسازان مطرح در جریان تولید سینما است. هم اکنون جدی ترین نتیجه این ماجرا به خالی بودن سبد سینمای ایران برای معرفی یک فیلم "مناسب" به آکادمی اسکار منجر شده به صورتی که سال جاری از معدود دوره هایی است که کمیته انتخاب فیلم، دست کم تا هم اکنون گزینه خاصی را پیش روی خود ندارد.
بررسی این وضعیت و هم پیشبینی در رابطه با آینده سینمای ایران در زمینه بین الملل را با محمد اطبایی -از پخش کننده های بین المللی خصوصی- مطرح کردیم و وی در گفتگو با ایسنا در رابطه با افول سینمای ایران در جشنواره های خارجی و روند رو به گسترش فیلمهای زیرزمینی و غیررسمی صحبت کرد.

به بهبود وضع سینما در کوتاه مدت خوش بین نیستم

اطبایی در پاسخ به این که آیا از این پس به موقعیت فعلی سینمای ایران در دنیا باید عادت کرد یا باید منتظر تغییرات احتمالی باشیم، اظهار داشت: من به بهبود وضعیت سینمای ایران - دست کم در کوتاه مدت - چندان خوش بین نیستم. بهبود اوضاع نیازمند تصمیم های بزرگ است و این افقی که فعلا مقابل ما ترسیم کرده اند، نمی تواند مؤید تغییر و تحولی بزرگ باشد؛ ازاین رو فکر می کنم این در، همچنان روی همان پاشنه می چرخد و نباید انتظار داشته باشیم که بزودی امکان فعالیت و تولید برای فیلمسازان باسابقه و مستعد ما فراهم گردد و با نداشتن اثار کیفی، نمی توان انتظار تغییر وضعیت فعلی را داشت.
از سوی دیگر یک حقیقت مهم اینست که حجم تولید محتوا در سینمای دنیا بسیار بالا رفته و حتی کیفیت فیلمها نسبت به سالهای قبل بهتر شده است. این مورد کاملا قابل ارزیابی است و میتوان سینماهای بسیاری را مانند هند و ترکیه مثال زد که فیلمهای قابل توجهی را عرضه می کنند و تقریبا در خیلی از جشنواره های معتبر هم حضور دارند؛ جشنواره هایی که ما در آنها غایب هستیم، آنها پذیرفته شده و جایزه هم می گیرند و در نهایت فیلم هایی که در بازارها و اکران های جهانی حضور دارند و خبری از سینمای ایران نیست.

باید با سینمای دنیا تعامل داشته باشیم ولی درها را بسته ایم

وی یاداور شد: راه ورود به بازارهای جهانی روشن و مشخص است. ما باید با سینمای دنیا تعامل داشته باشیم که نداریم. تمام درها را بسته ایم. نمی توانیم تولید مشترک داشته باشیم چون با کشورهای دیگر توافقنامه رسمی تولید مشترک نداریم و آن چه بعنوان توافقنامه تولید مشترک با افتخار از سوی مسؤلان رسانه ای شده، هیچ وقت به اجرا در نیامده است. آیا تابحال یک تولید مشترک رسمی با کشورهای چین و روسیه داشته ایم؟ نام ببرید! در نبود تولید مشترک رسمی، از بسیاری امتیازها، بودجه ها، سوبسیدها و ظرفیت ها محروم می شویم در صورتیکه کشورهای دیگر از تمام این امتیازها استفاده می نمایند. همین هم اکنون با یک پژوهش ساده میتوان دید که خیلی از فیلمهای راه یافته به جشنواره های مطرح دنیا که جایزه هم می گیرند، تولید مشترک هستند. شما همین تولیدات به اصطلاح غیررسمی سینمای ایران را بررسی کنید، حتی یک فیلم نمی توانید پیدا کنید که نام چند کشور را در کنارش نداشته باشد. برخی از جشنواره های اروپایی هم یک قانون نانوشته دارند و ملزم هستند که ۷۰ تا ۸۰ درصد انتخاب های خویش را از میان تولیدهای مشترک با اروپا برگزینند. آنها این مورد را هیچگاه اعلام رسمی نمی کنند اما در عمل اتفاق می افتد.

جولان قطر و عربستان بدون استعداد و صنعت سینمایی در جشنواره های بین المللی

اطبایی افزود: هم اکنون در همسایگی ما قطر و عربستان دو کشوری هستند که نامشان را در کاتالوگ های جشنواره های بین المللی فیلم می بینیم؛ یعنی دو کشوری که صنعت سینما ندارند و حتی در قسمت نیروی انسانی، استعداد ندارند صرفاً با تشکیل فاند و صندوق مالی و سرمایه گذاری، توانسته اند نام خویش را در سینمای دنیا مطرح کنند. نتیجه این نوع مشارکت ها و استفاده از صندوق های مالی را بشکلی دیگر هم میتوان دید. مثلاً در فیلم اخیر آقای رسول اف که در ایران ساخته شده (دانه انجیر معابد)، اسم یک شرکت فرانسوی بعنوان سرمایه گذار دیده می شود که از جزئیاتش میتوان حدس زد بخش تولید «فیلمزبوتیک» -پخش کننده بین المللی فیلم- است. همینطور نام یک شرکت آلمانی دیده می شود که شرکت خود آقای رسول اف است و در نهایت به نقطه ای می رسیم که این فیلم بعنوان تولید مشترک آلمان و ایران و فرانسه معرفی و بعد هم بعنوان نماینده آلمان در اسکار تعیین می شود. این ها همه امکانی بوده که از راه تولید مشترک به دست آمده است. فیلم «منطقه بحرانی» علی احمدزاده هم بعنوان تولید مشترک ایران و آلمان، از صندوق جهانی فیلم در جشنواره برلین مبلغی بلاعوض در اختیار گرفت که این مبلغ به پخش کننده فیلم در آلمان داده شد تا آنرا در این کشور اکران کنند ولی تولیدات ایرانی نمی توانند این امتیازها را داشته باشند چون که ما تمام این پنجره ها را بسته ایم.

از رشد تئاتر و موسیقی و نمایشگاه های زیرزمینی تا سینمایی که دیگر وزارت ارشاد ندارد

ایشان سپس به موضوعی دیگر اشاره نمود و اضافه کرد: علاوه براین ها مادامی که به صورت رسمی و گسترده فیلم خارجی در ایران اکران نکنیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که کشورهای دیگر، فیلمهای ایرانی را خریداری کنند. طبیعتاً شاید مهم ترین دلیل این ماجرا «تحریم» باشد که به واسطه تحریم های گسترده سیاسی و اقتصادی، حتی امکان ساده یک معامله تجاری را در صنعت سینما نداریم و به سادگی نمی توانیم فیلم بفروشیم یا خریداری نماییم. اگر هم این کار را انجام دهیم به هیچ وجه نمی توانیم وجه فروش خویش را به ایران منتقل نماییم که در آن صورت گرفتار مشکلات جدی اقتصادی و بانکی خواهیم شد. بر این اساس نوعی سرخوردگی میان هنرمندان ما و سینماگران وجود دارد که سبب شده است در دو سال گذشته و پس از اتفاق هایی که در این زمان رخ داده، خیلی از فیلمسازان ترجیح دهند که کار نکنند و فیلمی نسازند. در این زمان به دلایلی که همه می دانیم، بخشی از این فیلمسازها سراغ سینمای غیررسمی یا زیرزمینی رفتند و در این بخش مشغول کار شدند که البته این جریان مختص به سینما نیست و اکنون موج بزرگی از تئاترها، نمایشگاه های تجسمی، ادبیات و شعر و موسیقی زیرزمینی در جای جای کشور پا گرفته و رو به رشد است. نکته قابل ذکر اینکه، فیلمهای بلند را میتوان تا حدودی رصد کرد و از نمایش آن آگاه شد اما در قسمت فیلم کوتاه و مستند و انیمیشن جهانی دیگر حکمفرماست که در آن جایی به نام وزارت ارشاد وجود ندارد و قابل کنترل هم نیست. همگان هم مطلعند که در کنار خیل نیروها و استعدادهای نخبه ایرانی، سینماگران بسیاری هم مهاجرت کرده یا اقامت دیگر کشورها را به دست آورده اند تا شاید امکان و موقعیتی برای فعالیت در خارج از ایران پیدا کنند. حال مدیران دولتی ما همچنان تاکید کنند که وضع سینما خوب است، در زمینه بین المللی موفقیم و همه می توانند فیلم خویش را بسازند.

سینمای ایران از اکران و جشنواره های خارجی حذف می شود؟

اطبایی در پاسخ به این که اگر این وضعیت همچنان ادامه داشته باشد، آیا احتمال حذف سینمای ایران از جریان رسمی نمایش و جشنواره ای سینمای دنیا وجود خواهد داشت، اظهار داشت: این اتفاق کم کم درحال رخ دادن است. جشنواره های بزرگ تقریبا هیچ انتخابی از سینمای رسمی ما ندارند؛ این اتفاق در دو سه سال گذشته رخ داده و شاید آخرین حضور یکی از تولیدات رسمی ما که موفق بود و به شکلی "بازی خداحافظی" را انجام داد، فیلم «جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی بود. از میان تولیدات رسمی، سال گذشته، فیلمهای «عصب کشی»، «رکسانا»، «کاپیتان» و «عزیز» موفق تر از مابقی فیلمها بودند.
در سال ۲۰۲۳، ما ۱۱۳ فیلم بلند داستانی داشتیم که حداقل یک نمایش در رویدادها یا نمایش عمومی داشتند و از این میان ۶۴ فیلم (۵۶ درصد) هم حداقل در یک جشنواره و رویداد سینمایی در خارج از ایران داشتند. از میان ۶۴ فیلم، با بخشایش ۶ فیلم تولید رسمی (۹ درصد) نمایش های قابل قبولی در جشنواره ها داشتند اما پنج فیلم تولید غیررسمی در کنار ۱۰ فیلم ساخته کارگردان های ایرانی در خارج از کشور، یعنی ۱۵ فیلم (۱۹ درصد)، بیش ترین حضورهای کیفی در جشنواره های جهانی را داشته و جوایز قابل توجهی هم گرفتند، مانند «نسخه ایرانی» (مریم کشاورز- آمریکا)، «شیدا» (نورا نیاسری- استرالیا)، «فرمونت» (بابک جلالی- آمریکا)، «مرزهای بی پایان» (عباس امینی- ایران/جمهوری چک/آلمان)، «آژیر خطر/پری آبادان» (سپیده فارسی- فرانسه/آلمان/لوگزامبورگ/بلژیک)، «دشمن» (میلاد اعلمی- سوئد)، «آیه های زمینی» (علی عسگری و علیرضا خاتمی)، «تورهای خالی» (بهروز کرمی زاده- ایران/آلمان)، «منطقه بحرانی» (علی احمدزاده- ایران/آلمان)، «تاتامی» (زهرا امیرابراهیمی- گرجستان/آمریکا)، «آشیل» (فرهاد دل آرام- ایران/آلمان/فرانسه) و متاسفانه از ۶۴ فیلم بلند ایرانی حاضر در جشنواره های سال ۲۰۲۳، ۵۸ فیلم (۹۰ درصد) تک نمایش در یک رویداد قابل قبول داشته و اغلب باقیمانده فیلمها در جشنواره های کم ارزش و جعلی حضور داشته اند!
ما امسال ۲۰۲۴، ۲۷۶ فیلم بلند در لیست داریم که اطمینان داشته باشید تعداد فیلمهای جریان تولید غیررسمی بیش تر و آمار کلی تولیدات سال جاری هم بالاتر خواهد رفت. تابحال ۲۶ فیلم بلند در جشنواره ای در خارج از ایران حضور داشته و یا خواهد داشت و طبیعی است که این آمار باتوجه به فصل پاییز که فصل جشنواره هاست، افزایش خواهد داشت. پس حداقل ۲۵۰ فیلم بلند در لیست سال جاری خود داریم که در انتظار انتخاب و حضور در یک جشنواره بین المللی هستند! از ۳۸ فیلم قطعی به نمایش در آمده در جشنواره ها، هفت فیلم تولید غیررسمی و ۹ فیلم خارجی ساخته سینماگران ایرانی و در مجموع ۱۶ فیلم (۴۲ درصد) کیفی ترین حضورها را داشته اند. هفت فیلم تولید رسمی (۱۸ درصد) در حداقل یک جشنواره قابل قبول خارج از ایران نمایش داشته اما ۱۵ فیلم (۴۰ درصد) فیلمها در جشنواره های بی ارزش و جعلی حضور داشته اند! چهار فیلم بلند سال جاری ما، نمایش اول جهانی خویش را از جشنواره فیلم داکا بنگلادش شروع کرده اند!

مانورهای رسانه ای از جشنواره های جعلی و سرکیسه کردن فیلمسازان
وی دراین زمینه با اشاره به خبرهایی که بخصوص در قسمت فیلمهای کوتاه و از حضور جهانی آنها در جشنواره های خارجی بازتاب داده شده، افزود: حقیقت اینست که خیلی از مانورهای رسانه ای که در رابطه با جشنواره های خارجی رخ می دهد یا برای جشنواره های فیک و جعلی است یا جشنواره های بی ارزش و غیرقابل اعتنا و حیف از این حجم گسترده حضورهای بی ارزش که به واسطه عدم آگاهی فیلمسازان و یا دلال هایی است که به نام پخش کننده بین المللی از فیلمسازان سوء بهره برده و این سینماگران را سرکیسه می کنند! جای سینمای متفکر هنری ایران در جشنواره های بین المللی و به تبع آن بازارهای بین المللی کوچک تر شده و آمارسازی ها و فیلمهای اگزوتیک جایگزین فیلمهای کیفی ایران شده اند.
اطبایی در رابطه با این که بنظر می رسد در حوزه سینمایی کوتاه وضعیت متفاوت تر باشد و فیلمها با وجود شرایط دو سال گذشته، راحتتر تولید می شوند، بیان نمود: با قطعیت میتوان اظهار داشت که سینمای کوتاه، مستند و انیمیشن هم اکنون موفق تر از سینمای بلند داستانی است. هیچ کدام از این سه گونه سینما بحز فیلم هایی که در مراکز دولتی مثل دفاتر انجمن سینمای جوان ساخته می شوند، قید و بندهای سانسور و مجوزهای سینمای مرسوم را ندارند و هزاران فیلم کوتاه، مستند و انیمیشن به سادگی ساخته و عرضه می شوند و برخی هم حتما موفق اند. باز هم حسرتی وجود دارد که در این بخش، عرضه و پخش بین المللی حرفه ای کمتر دیده شده و حتی در قیاس با پخش فیلمهای بلند داستانی، ضعیف تر هم عمل می شود.
وی با اعلان اینکه از کم وکیف جریان پخش در حوزه فیلمهای کوتاه اطلاعات جامعی ندارد، افزود: با این وجود در جریان هستم که عده ای نام خویش را در این بخش، پخش کننده بین المللی گذاشته اند ولی در حقیقت دلال هستند و آنها را بیشتر «کلیک زن» باید نامید چون فقط در پلت فرم ها و سامانه های ارائه، فیلمها را ثبت نام کرده و در عرض چند دقیقه صرفاً با زدن کلیک، فیلمی را به ده ها و صدها جشنواره عرضه می کنند. این افراد پخش کننده بین المللی نیستند، چونکه شناختی از بازار و جشنواره ها ندارند و در نتیجه فاقد هر گونه استراتژی در راه حضورهای بین المللی فیلمها بوده و سرنوشت شماری فیلم خوب کوتاه و مستند و انیمیشن هم در این بلبشو نابود شده و خواهد شد. طبعاً در بین همه این فیلمها، استثناهایی هم هست که مسیر خویش را پیدا کرده اند و توسط خود فیلمساز یا پخش کننده موقعیت خوبی برای عرضه پیدا کرده اند مثل انیمیشن «یونیفورم» که در لیست پنج تایی نامزد جایزه اسکار بود یا همچنین «سایه سرو» که آن هم مسیر خوبی را پیش برده است. در بین آثار مستند هم بعضی از آن هایی که خارج از دایره رسمی فیلمسازی ساخته شده اند، در جشنواره های خوبی حضور پیدا کرده اند.

ناکامی مراکز دولتی در سینمای بین الملل و حضور در جشنواره های خارجی کم ارزش
اطبایی در قسمت دیگری از این مصاحبه در رابطه با از دست رفتن جایگاه مراکز سینمایی دولتی مثل بنیاد سینمایی فارابی یا کانون پرورش فکری که پیشتر موفقیت های جهانی داشتند و هم جشنواره جهانی فیلم فجر که می توانست به سینمای بین الملل ایران کمک نماید، اظهار نمود: نهادهای رسمی و دولتی حدود دو دهه است که موفقیت درخوری در زمینه های بین المللی نداشته اند، یعنی نه تنها فارابی و کانون پرورش فکری کودکان، بلکه هیچ کدام از مراکز دولتی که در حوزه تولید و پخش فیلم فعالیت دارند، به موفقیتی نرسیده اند. متاسفانه گاهی می بینیم که کار برخی از این نهادهای رسمی و دولتی به جایی رسیده که تولیدات خویش را به جشنواره های جعلی یا کم ارزش عرضه می کنند. نمونه آن، سازمان سینمایی سوره است که وقتی کارنامه آنها را بررسی می نماییم به ندرت میتوان یک جشنواره واقعی حتی متوسط را در بین حضورهایشان پیدا کرد.
در مورد بنیاد سینمایی فارابی هم فکر می کنم که این بنیاد در یک برزخ گیر کرده است. این بنیاد سال هاست که درگیر مأموریت هایی مانند تولید فیلمهای ایدئولوژیک و مورد درخواست دولت و یا منبعی برای پشتیبانی از شماری افراد در دایره خودی هاست. بعد همان فیلمها روی دست فارابی مانده و طبیعتاً اتفاق درخوری هم در عرضه بین المللی آنها نمی افتد. البته اگر بخواهیم مسیر را فراتر ببینیم، باید یاداوری کرد که فارابی قبل از آن هم در یکی دو دهه اخیر موفق نبوده و مدیران کلان و میانی آن نمی پذیرفتند که عرضه و پخش بین المللی فیلم نمی تواند و نباید در دستان یک نهاد رسمی و دولتی باشد و کار آنها مقابله و رقابت با بخش خصوصی نیست. این گفته ها تنها یک نظر شخصی نیست و به آسانی با مستندات و آمار قابل اثبات است.

«کانون» را بعنوان یک برند جهانی با دستان خودمان نابود کردیم
اما در این میان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خیلی بیشتر از جاهای دیگر صدمه دیده و یک نهاد با برند جهانی را با دستان خودمان نابود کردیم؛ کانونی که منشأ کلی تولیدات کیفی در قسمت های مختلف هنری و ادبیات و موسیقی بود، حالا تنها باید به گذشته پرباری افتخار کند که مدیران دو دهه اخیرش، هیچ نقشی در آن نداشته اند. مکتب انیمیشن ایرانی، سینمای کودک و نوجوان، حوزه ادبیات و شعر و موسیقی و تئاتر کانون که با سوءمدیریت، از آن هیچ باقی نمانده است. بجز یکی دو استثناء در تولیدات انیمیشن، واقعاً تولید قابل توجه دیگری در کانون وجود نداشته، بویژه در حوزه فیلمهای بلند که کاملا ناموفق بوده اند. ازاین رو در پاسخ به سوال شما باید بگویم که حدود ۲۰ سال است هیچ کدام از نهادهای رسمی و دولتی نه در حوزه تولید و نه در پخش بین المللی فیلم موفق نبوده اند و بخش خصوصی در این سال ها مسئولیت حضورهای کیفی بین المللی و دریافت جوایز و فروش های بین المللی را بر عهده داشته و حتی شروع مسیر موفق جهانی شدن شمار قابل توجهی از سینماگران ایرانی هم از راه پخش کننده های بین المللی ایرانی شروع شده و بعد از آن پخش کننده های بین المللی خارج از ایران هم در ادامه، نقش پررنگی در موفقیت این سینماگران مانند آقایان پناهی، رسول اف و فرهادی داشته اند.

جشنواره جهانی فجر یک رویداد بین المللی قابل دفاع بود
وی در رابطه با نقش جشنواره جهانی فیلم فجر هم اظهار داشت: این جشنواره حتما موفق عمل کرد و من تردیدی ندارم که از وجوه مختلف مانند انتخاب فیلم و حضور میهمان ها و برگزاری بازار، یک رویداد بین المللی قابل دفاع بود و محفلی به وجود آمد که فیلمسازان ایرانی می توانستند با فیلمسازان خارجی تعامل داشته باشند. البته باز هم تردیدی نیست که نقصان هایی برای نمونه در قسمت بازار وجود داشت و مدیران این رویداد جهانی می توانستند از تمام ظرفیتهای سینمای ایران برای رشد این جشنواره بهره گیرند اما آن جشنواره یک مشکل ساختاری ساده داشت که همان مشکل ساختاری سبب شد این رویداد موفق را از دست بدهیم.
او دراین زمینه توضیح داد: ما هیچ رویدادی را در دنیا نداریم که بخش ملی و بین المللی آن در دو زمان جداگانه اجرا شود. پس این نوع از برگزاری غلط بود اما در قسمت جهانی به دستاوردهای مهمی رسیده بودیم و به آسانی می توانستیم با تغییر نام جشنواره جهانی فجر، به جشنواره جهانی فیلم تهران در راه جهانی تر شدن سینمای خودمان و منطقه قدم برداریم که باز هم تصمیم سازان بالادستی اهتمام خویش را برای از بین بردن یک موفقیت به انجام رساندند. چرا؟ چون تصور می کردند این موفقیت باید در دل جشنواره فیلم فجر اصلی باشد، که نشد و یا مخالفت های غیرعقلایی شماری افراد که مبادا این تغییر نام، رویدادی مشابه در قبل از انقلاب را تداعی کند، که کاش می کرد. مگر جشنواره جهانی فیلم تهران بد عمل کرده بود که مایه آبروریزی ایرانیان باشد؟ به هر روی، مدیران جدید با این نگاه که جشنواره فجر در قسمت ملی و بین المللی یکی است، با این تصور که موفقیت جشنواره جهانی را می توانند در کنار جشنواره اصلی و ملی فجر داشته باشند، آن دو را باردیگر در هم ادغام کردند و طبعاً به نتیجه مطلوب نرسیدند. نه مدیریت مناسب داشتند و نه بهمن ماه به واسطه جشنواره های ساندنس، رتردام و برلین، زمان مناسبی برای یک رویداد بین المللی سینمایی در ایران است.

ما نیازمند تعامل بین المللی هستیم و دم دست ترین راه جشنواره های بین المللی است
وی در رابطه با این که آیا میتوان این پیشنهاد را برای احیای جشنواره جهانی به رئیس جدید سازمان سینمایی داد، اظهار داشت: این امر نیازمند تغییر نگاه و رویکرد تمام مدیران آینده سینما در قسمت های مختلف است که من نسبت به این تغییرات حداقل در کوتاه مدت خوشبین نیستم. اگر این تغییر نگاه صورت گیرد ما نه تنها به یک جشنواره جهانی و مستقل فیلم تهران نیاز داریم، بلکه میتوان به انواع دیگری از جشنواره ها هم فکر کرد. جشنواره های فیلم موقعیت هایی برای مردم، سینمادوستان و سینماگران هستند و حتی در نگاهی کلان تر از جنبه دیپلماسی عمومی می تواند کاملا به نفع کشور باشد. ما می توانیم ده ها جشنواره بین المللی در مبحث های مختلف و در گستره ایران داشته باشیم. معتقدم جشنواره های فیلم، دموکراتیک ترین رویدادهای ممکن در دنیا هستند به این مفهوم که در هیچ رویدادی این امکان وجود ندارد که در یک بازه زمانی یک هفته تا ۱۰ روزه، بتوان با این حجم از نگاه و رویکرد و سلیقه در آثار مختلف هنری روبرو شد. جشنواره فیلم بالذات یک رویداد هنری دموکراتیک است و در جوامعی مثل ایران این رویدادها بهتر می توانند در گسترش آن هنر خاص - چه سینما باشد، چه تئاتر یا هر عرصه هنری دیگر- عمل کنند. ما نیازمند تعامل بین المللی بیشتر هستیم و ساده ترین و دم دست ترین آنها جشنواره های بین المللی هستند.
او اضافه کرد: من قبلاً هم گفته بودم که جشنواره جهانی فیلم فجر را میتوان با نامی دیگر بعنوان یک جشنواره منطقه ای برگزار کرد که شامل ایران، کشورهای فارسی زبان، حوزه خاورمیانه، قفقاز و آسیای میانه باشد چون که به هر حال سینمای ما نسبت به این کشورها جایگاه ویژه ای دارد؛ هرچند بعضی از آنها دیگر از ما جلو زده اند ولی ما می توانستیم در حوزه سینما نقطه مرکزی این منطقه باشیم. این رویکرد را جشنواره فیلم دبی با زرق و برق شروع کرد و به جایی نرسید و الان جشنواره فیلم «دریای سرخ» عربستان هم در این راه گام برداشته و به نظر از رویدادهای مشابه در جهان عرب است.

چرا با توجه به این تعداد فیلمساز زن، یک جشنواره فیلم زنان معتبر نداریم؟
اطبایی در پاسخ به این که چگونه می توان جشنواره های متنوع راه انداخت وقتی تجربه نشان داده که در راه اندازی جشنواره های متنوع باز هم نگاه ایدئولوژیک حاکم است به صورتی که وقتی قرار می شود جشنواره فیلم زنان شکل بگیرد، رویدادی با نام «حوا» به راه می افتد که مخاطب و سینماگر را آنطور که باید جلب نمی کند، توضیح داد: متاسفانه همچنین است. اینجا نگاهی هست که به همه چیز رنگ و بوی ایدئولوژیک می دهد و فراتر از آن می خواهند همه چیز را تحت کنترل خود داشته باشند. در خیلی از کشورهای دنیا جشنواره فیلم زنان وجود دارد چرا ما با توجه به این تعداد فیلمساز زن، یک جشنواره فیلم زنان معتبر نداریم؟ چرا با توجه به این همه استعداد، جشنواره فیلمهای اول و دوم نداریم؟ چرا جشنواره انیمیشن ما جدی تر و گسترده تر نیست؟ چرا نمی توانیم چند جشنواره فیلم کوتاه متنوع داشته باشیم آن هم وقتی که بیشترین جشنواره های دنیا در ارتباط با فیلمهای کوتاه هستند؟ حقیقت اینست که جشنواره های سینمایی فعلی ما حتی ظرفیت کافی برای نمایش تولیدات فعلی را هم ندارند.

بیشترین جشنواره فیلمهای فلسطینی در امریکاست ولی ما در این مورد هم در سینما موفق نبودیم
وی یاداور شد: زمانی بود که جشنواره فیلمهای علمی در اهواز برگزار می شد که به زعم دیگران موفق هم بود اما ادامه نیافت. ما خود بعنوان برگزارکننده این رویداد، تصوری از این حجم تولیدات در حوزه علم در ایران نداشتیم. در ایران ظرفیتهای بالقوه فراوانی وجود دارد و مثلاً میتوان در حوزه گردشگری یا صنایع دستی جشنواره های مختلف داشت. من در زمان ریاست دکتر ایوبی در سازمان سینمایی چندین طرح در زمینه های تولید مشترک و برگزاری جشنواره ها و صندوق های مالی عرضه کردم ولی به نتیجه ای نرسید. ما حتی در مبحث فلسطین که مدیران نسبت به آن ادعا دارند، در حوزه سینما خوب عمل نکرده ایم در حالیکه بیشترین تعداد جشنواره فیلمهای فلسطینی در آمریکا برگزار می گردند. بیش ترین حمایت های مالی از سینماگران فلسطینی را اروپایی ها انجام می دهند. ما می توانستیم با راه اندازی یک صندوق مالی از فیلمسازان فلسطینی و فیلم هایی با مبحث فلسطین حمایت نماییم که حتی در این بخش هم کاری نکردیم.
این کارشناس و پخش کننده بین المللی فیلم در انتها در رابطه با کیفیت فیلم هایی که در این جریان غیررسمی تولید می شوند اظهار داشت: من از نگاه شخصی مرزبندی خاصی را در بین تولیدات رسمی و غیررسمی ندارم و معمولاً از جنبه سینمایی آثار را ارزیابی می کنم اما بنظر می رسد بخش عمده فیلمهای غیررسمی کیفیت خوب سینمایی ندارند و این غم انگیز است چون گاهی فیلمسازان دارای سابقه و جایگاه بین المللی، آثاری را ساخته اند که نتیجه آن مطلوب نمی باشد و متاسفانه به علل فراهنری فیلم هایشان مورد توجه بین المللی قرار می گیرد. این مساله گاهی حتی به یک استراتژی برای بعضی از فیلمسازان تبدیل گشته است.

رشد قارچ گونه یک مسیر غم انگیز و نگران کننده در سینما
در این مورد مدیران هم متوجه نیستند که با اعمال محدودیت ها اتفاقاً وضعیت را بدتر می کنند و تعداد فیلمهای نه تنها بدون مجوز و زیرزمینی بلکه حتی فیلمهای به زعم مسؤلان، غیراخلاقی هم بیشتر شده است ولی مشکل همین جاست که در چند سال گذشته نمونه هایی دیده شده که به ظاهر موفقیتی کسب کرده و فیلم سازانشان به جایگاهی رسیده اند و هم اکنون شیوه آنها قارچ گونه و با سرعت بسیار بالایی در حوزه کوتاه و مستند و حتی داستانی بلند درحال گسترش است. مسؤلان تصور می کردند و می کنند که می توانند با محدودیت، سینما را کنترل کنند و سینمای مطلوب خویش را تولید و به دنیا عرضه کنند اما اقداماتشان کاملا نتیجه عکس داده است. نسل جدید متفاوت از نسل های قبلی است و طبیعی است که خواسته هایشان هم متفاوت باشد در حالیکه بنظر می رسد حاکمیت نمی خواهد هیچ درکی از خصوصیت های این نسل داشته باشد و این روند پایانی جز شکست نخواهد داشت.

در این زمینه بخوانید:
تاکید وزیر فرهنگ بر خروج از انزوای جهانی تا ۲ رسالت بزرگ دولت چهاردهم


1403/06/20
11:40:42
5.0 / 5
240
تگهای خبر: تئاتر , جشنواره , خرید , صنایع دستی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
لباس دونی