وداع با یک چهره جنجالی
لباس دونی: ماریو بارگاس یوسا، نویسنده نامدار پرویی و یکی از چهره های برجسته ادبیات آمریکای لاتین در حالی درگذشت که در بالاتر از نیم قرن فعالیت ادبی، آثاری مهم درباره ی قدرت، فساد و سیاست خلق کرد و در سال 2010 به جایزه نوبل ادبیات رسید.
به گزارش لباس دونی به نقل از ایسنا، ماریو بارگاس یوسا، رمان نویس پرویی یکی از چهره های محوری بود که انفجار جهانی در ادبیات آمریکای لاتین را شعله ور ساخت.
مرگ وی در اطلاعیه ای که به امضای فرزندانش، آلوارو، گونزالو و مورگانا بارگاس یوسا رسیده است، بصورت رسمی اعلام گردید. آنها نوشته اند: « بارگاس یوسا در آرامش در لیما، در بین اعضاء خانواده اش، از دنیا رفت. رفتن او بستگان، دوستان و خوانندگانش را در سرتاسر جهان اندوهگین خواهد کرد، اما امیدواریم همانطور که ما احساس می نماییم، آنها نیز با این واقعیت تسلی یابند که او زندگی ای طولانی، پرماجرا و پربار داشت، و بدنه ای از آثار را از خود بر جای گذاشت که فراتر از دوران زندگی او خواهد رفت.»
در طول دوران حرفه ای که بالاتر از ۵۰ سال به طول انجامید، بارگاس یوسا قدرت و فساد را در مجموعه ای از رمان ها مانند «قهرمان عصر ما»، «گفت وگو در کاتدرال» و «سور بُز» بررسی کرد.
ماریو بارگاس یوسا که زندگی ای پرفراز و نشیب و به رنگارنگی داستان هایش داشت، همین طور تلاش نافرجامی برای ریاست جمهوری پرو داشت، با گابریل گارسیا مارکز دشمنی طولانی مدتی داشت، و در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل شد.
یوسا که در سال ۱۹۳۶ در آریکوئیپا به دنیا آمد، از سن ۱۵ سالگی به عنوان خبرنگار جنایی آغاز به کار کرد. چهار سال بعد، او با خولیا اورکیدی، فرار و ازدواج کرد؛ حرکتی که پدرش آنرا «یک اقدام مردانه» خواند.
سفر او به پاریس در سال ۱۹۵۸ شروع ۱۶ سال زندگی در خارج از کشور بود؛ اقامت در مادرید، بارسلونا، لندن و پایتخت فرانسه. اما در صورتیکه به عنوان روزنامه نگار، مجری رادیو و معلم کار می کرد، در آثار داستانی اش به سرزمین مادری اش بازگشت.
در سال ۱۹۶۳، اولین رمانش را با عنوان «زمان قهرمان» در اسپانیا منتشر گردید. اما این داستان درباره ی یک قتل در آکادمی نظامی لئونسیو پرادو (جایی که بارگاس یوسا به عنوان نوجوان دو سال را گذرانده بود) در پرو آن چنان شوک آور تلقی شد که گفته می شود ۱۰۰۰ نسخه از آن در میدان رژه این اکادمی سوزانده شد.
بارگاس یوسا در کنار نویسندگانی چون خولیو کورتاسار، کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز در مرکز جنبش شکوفایی ادبیات آمریکای لاتین قرار گرفت. کتاب وی در سال ۱۹۷۱ با عنوان «گارسیا مارکز: داستان خدای کشی»، ادبیات دنیای جدید را با دنیای قدیم به گفت و گو کشاند، اما دوستی اش با مارکز ادامه نیافت و وقتی مارکز در سال ۱۹۷۶ در بیرون یک سالن سینما در مکزیکوسیتی به او سلام کرد، با یک مشت به صورتش پاسخ او را داد.
سه سال بعد از مرگ مارکز در سال ۲۰۱۴، یوسا در رویدادی در مادرید گفت از شنیدن خبر مرگ دوست سابقش ناراحت شده، اما از توضیح درباره ی دلیلهای دشمنی خودداری کرد.
او اظهار داشت: «ما داریم به سوی قلمرو خطرناکی می رویم. وقت آنست که این گفت و گو تمام شود.»
ماریو بارگاس یوسا، تصویری از مبارزات انتخاباتی در لیما، پرو، در سال ۱۹۹۰.
منبع: lebasdooni.ir
این مطلب لباسدونی را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب