پای گفت وگو با كارگردانان سینمای مستند (۸)؛
مستندساز: تلویزیون سیاست متمرکزی در مورد تولیدات مستند داشته باشد
به گزارش لباس دونی یک مستندساز عقیده دارد: امروز تنها تلویزیون است که می تواند در تولیدات مستند اثرگذار باشد و یک مستند فراگیر را به مخاطب عرضه نماید اما تلویزیون سیاست متمرکزی در مورد مستند و تولیدات ندارد و تمام هم و غم خودرا بر تولیدات داستانی گذاشته است.
رضا خوشدل راد کارگردان مستدساز در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح کارکرد و ماهیت سینمای مستند در جامعه امروز ایران بیان کرد: در سینما بصورت کلی و در سینمای مستند کارفرمایان نقشی تعیین کننده دارند مگر اینکه یک اثر کاملاً مستقل باشد که این استقلال کامل هم نه در ایران که در سینمای جهان هم تقریباً وجود ندارد.
ممکن است بنیاد یا مراکزی و... حمایت کننده کاری باشند اما در زیرلایه های این بنیادها و حمایت کنندگان هم نوعی از اعمال نظر وجود دارد که موجب عدم استقلال کامل نظر آثار سینمایی می گردد. بر این اساس نظارت، تعیین موضوع و شورای نظر و... موجب می شوند که یک فیلم مستند اثری مستقل نباشد.
وی اضافه کرد: در نتیجه کارکردهای سینمای مستند را اهداف کارفرمایان و حمایت کنندگان مالی است که رقم می زند. موارد نادری هست که این کار را کرده باشند: بطورمثال مستندسازی که زندگی خود و پدرش را با یک دوربین معمولی به تصویر کشیده است و در مراحل بعد با تدوینگری به توافق رسیده و خروجی آن یک اثر مستقل است که این را بیشتر نوعی از حدیث نفس می دانم.
در نتیجه این آثار در سینمای مستند نادر هستند و این مستندسازان فقط زندگی خودشان را به تصویر کشیده اند و نه اینکه ادعای تعمیم یک حقیقت و یا بیان کردن حقیقتی در سینمای مستند را داشته باشند.
این کارگردان افزود: ادعای سینمای مستند این است که سندی از واقعیت موجود را بدون دستکاری ارائه می دهد ولی در واقعیت هر فیلم ساز یا کارگردان (یا حتی یک گزارشگری که از یک موضوع مشخص تصویر یا گزارشی ارائه می دهد) برای بیان یک موضوع در واقعیت دستکاری می کند.
یعنی همین تنظیم دوربین پایین تر از سوژه، بالاتر از سوژه و یا همطراز با سوژه، سه مدلول مختلف دارد. در نهایت این سبب می شود که شما در واقعیت موجود دستکاری می کنید؛ بنا بر این سندیت در معنای ناب کلمه، آن گونه که در متون یا در تحقیقات آمده است، وجود ندارد.
خوشدل راد اشاره کرد: ما روایت یک نفر را داریم از یک ماجرا؛ ممکنست وقتی همان سوژه یکسان به کارگردانی دیگر سپرده شود، خروجی چیز دیگری باشد. بر این اساس واقعیت عوض نمی گردد بلکه آدم پشت دوربین عوض شده است. در نتیجه سینمای مستند آینه تمام واقعیت نیست و خیلی هم نباید توقع چنین موضوعی را داشت.
وی اضافه کرد: همچنان که در سالهای اخیر قصه گویی بیشتر در سینمای مستند برجسته شده است و این مشاهده من از آثاری است که در طول این مدت اخیر در سمت داور و... آنها را دیده ام. در قصه گویی شما روایت زندگی خودتان را با دیدگاه خودتان به تصویر می کشید بنا بر این اگر با خواهر و برادر همین فرد مصاحبه کنید، احیانا حقیقت یا روایت دیگری بیان شود.
البته باید بگویم که درستش همین است و باید بپذیریم که ما در تولید سینمای مستند آینه تمام نمای واقعیت نیستیم یعنی فیلم ما سندی از روزگارمان به روایت شخصی مشخص است از موضوعی مشخص. در نتیجه باید گفت این بی طرفی نمی تواند وجود داشته باشد و اساساً آدم بی طرف نداریم.
زندگی مدنی را در سینمای مستند ایران نمی بینیم
این مستندساز در ادامه و در پاسخ به چگونگی افزایش اثرگذاری سینمای مستند در اعتلای فرهنگی جامعه با تشریح ناکارآمدی ای که در متحوای تولیدات سینمای مستند بیش از پیش نمود یافته است، اظهار داشت: سینمای مستند امروز تا حدی از اثرگذاری خود دور شده است و دلیل آن این است که این سینما به سمت یک دو ژانری حرکت کرده است که از سویی ژانر روشن فکری است که از مخاطب ایرانی دور می شوند و اساساً هدفشان این مخاطب نیست بلکه مخاطبانی خاص را در جاهایی خاص هدف قرار می دهند و نتیجه و جایزه هم می گیرند و کارشان پیش می رود.
و از طرف دیگر ژانری دیگر از سینمای مستندی است که فقط روستا را در نظر می گیرد و داستان هایی را در بافت این روستا به تصویر می کشد. جمعیت ما ساکن شهر شده اما شهری نشده است و بنا بر این سینمای روستایی هنوز جذاب است.
وی اضافه کرد: این جمعیت شهری حس نوستالژیکی دارد و ما برای پاسخگویی به این حس نوستالژیک همه احساسات خوب و معنویت واقعی را در روستا می بینیم و این زمینه را برای روایت قصه ای که تماشاگر داشته باشد، به تصویر می کشیم.
در نتیجه ما کمتر شاهد فیلم شهری در معنای مدنی هستیم؛ مگر بخش کوچکی که لطمه های اجتماعی شهری را به تصویر می کشند. یعنی بطورمثال فیلم هایی درباره مواد مخدر، فرزندان طلاق، نوجوانان زندانی و... ایجاد می شود در نتیجه زندگی مدنی را در سینمای مستند ایران نمی بینیم و سینمای مستند هنوز دلبسته روستاهاست.
خوشدل راد افزود: در این مورد هم صرف سازنده اثر مقصر این جریان نیست بلکه کسی که چنین مطالبی را تصویب می کند هم این رویکرد را دارد. انسان امروز تقریباً در سینمای مستند دیده نمی گردد مگر در بحران های بسیار خاص.
دو مکان مهم برای اثرگذاری سینمای مستند در جامعه ما وجود دارد: تلویزیون و خارج از تلویزیون.
این مستندساز اشاره کرد: خارج از تلویزیون هر آنچه ایجاد می شود تقریباً دیده نمی گردد، یعنی آنچه بیرون از تلویزیون ایجاد می شود در سالنی اکران می شود که با تعداد کمی آدم اکران می شود؛ و اتفاقا این ها تولیداتی است که با دقت و وسواس بسیار ساخته می شوند اما در نهایت در برخی از جشنواره ها اکران و دیده می شوند.
تلویزیون قدر مستند و جایگاه آنرا نمی داند بنا بر این مدیریت تولید مستند از دستش خارج شده است. هرکس در این فضا کار خودش را می کند. در دهه ۸۰ در تلویزیون مرکزی بعنوان «مرکز مستندسازی» به وجود آمده بود که به سبب مختلف این مرکز نتوانست ادامه دهد و پراکنده شد.
وی اضافه کرد: امروز تنها تلویزیون است که می تواند در تولیدات مستند اثرگذار باشد و یک مستند فراگیر را به مخاطب عرضه نماید اما تلویزیون سیاست متمرکزی روی مستند ندارد و تمام هم و غم خودرا بر تولیدات داستانی گذاشته است. در نتیجه بخش زیادی از بودجه تلویزیون (نه امروز که درتمام این سالها) صرف تولیدات داستانی شده و می شود و بخش بسیار نحیفی برای سینمای مستند می ماند که این بودجه ناچیز خروجی بی کیفیتی را سبب می شود.
این مستندساز اشاره کرد: پخش و اکران در سینمای مستند اهمیت تعیین کننده ای دارد چونکه این سینما بدون مخاطب اساساً کارکردی ندارد. مستندساز فقط با مخاطب است که زنده است.
تلویزیون جای مستند است ولی تلویزیون در ارتباط با تولیدات مستند اساساً استراتژی واحدی ندارد و نتیجه این مساله می شود اینکه فقط روستاها را بعنوان نمودی از مستند برای مخاطب به تصویر می کشند.
سینما حقیقت ستاره ای در غرب آسیا است
این کارگردان مستندساز در آخر و در پاسخ به این پرسش که روند جشنواره سینما حقیقت را از شروع تا به امروز چگونه می بیند، تصریح کرد: از دوره اول شروع سینما حقیقت همراه آن بودم به سبب اینکه برنامه های تلویزیونی اش را می ساختم؛ آقای طباطبایی نژاد (محمدمهدی طباطبایی نژاد، مدیر هفتمین تا دوازدهمین دوره جشنواره بین المللی سینماحقیقت و مدیرعاملی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از ۱۳۹۲تا ۱۳۹۸) در حفظ، اعتلا و افزایش کیفیت جشنواره سینما حقیقت بسیار اثرگذار بود و زندگی اش را برای این جشنوار گذاشت. البته دوستانی دیگر هم بودند که این مسیر را ادامه دادند ولی آقای طباطبایی نژاد این مسیر را اعتلا داد و با تیم خود آنرا به سمتی هدایت کردند که امروز در غرب آسیا نمونه ای چون سینما حقیقت پیدا نمی کنید.
وی اشاره کرد: سینما حقیقت ستاره ای در غرب آسیا است و این نتیجه کوشش های بیش از یک دهه گروهی است که برای آن بسیار تلاش کردند؛ اگر پاندمی کرونا لطمه هایی را به روند و جریان جشنواره سینما حقیقت وارد ساخت اما امیدوار هستیم که باردیگر روزهای خوب آنرا ببینیم.
رضا خوشدل راد ( ۱۳۴۷) نویسنده، تهیه کننده و کارگردان، فعالیت هنری خودرا از سال ۱۳۶۷ به عنوان نویسنده رادیو سراسری شروع نمود.
تولیدات تلویزیونی مجموعه طلوع ماه (۲۹۰ قسمت)، مجموعه شکوه پارسی (۱۴ قسمت)، مجموعه دیدار (۱۳ قسمت)، مجموعه معلم مهر (۲۶ قسمت)، مجموعه رو در رو (۲۶ قسمت)، مجموعه ژرفا (۶۲ قسمت)، تله تئاتر بچه های آفریقای من و تله تئاتر آدمهای ماشینی (۲ قسمت)، مجموعه تلویزیونی کیمیای سعادت (۳۰قسمت)، مجموعه چهره های علمی ایران (۶ قسمت) و مستندهای: مستندحضور (۱۴قسمت)، قصه های آب (۱۳ قسمت)، مجموعه مستند تلویزیونی یادمان و مستند بلند خاک حافظه همچون آثار در کارنامه هنری این کارگردان مستند است.